جوان آنلاین: گسترش تولید برق تجدیدپذیر در مقیاس خانگی و صنعتی، موجب کاهش فشار بر شبکه سراسری و افزایش تابآوری کشور در برابر تهدیدات سایبری و نظامی میشود. از سوی دیگر، فروش مازاد تولید برق به شبکه، میتواند منبع درآمدی پایدار برای خانوارها و واحدهای تولیدی باشد و به تأمین مستمر انرژی آنها در شرایط بحرانی نیز کمک کند.
در کشوری، چون ایران که از نظر تابش خورشید یکی از مناسبترین نقاط جهان است، توسعه نیروگاههای خورشیدی خانگی و صنعتی، دیگر فقط یک انتخاب فناورانه نیست؛ بلکه به ضرورتی برای امنیت، پایداری و عدالت در نظام انرژی تبدیل شده است. با میانگین بیش از ۳۰۰روز آفتابی در سال و تابشی معادل بیش از ۵کیلووات ساعت بر مترمربع، پشتبام بسیاری از خانهها در ایران عملاً معادل یک میدان گازی عمل میکنند؛ با این تفاوت که انرژی خورشیدی پاک در اختیار همگان است. بهویژه در شرایطی که زیرساختهای متمرکز انرژی بیش از هر زمان دیگر در معرض تهدیدات امنیتی و سایبری قرار دارند، تولید برق بهصورت غیرمتمرکز، میتواند ساختار انرژی کشور را مقاوم، مردمپایه و پایدار کند.
با افزایش ضریب نفوذ انرژی خورشیدی خانگی، حجم تقاضای سراسری برق در ساعات اوج مصرف پیک کاهش مییابد و نیاز به واردات برق یا روشن کردن نیروگاههای احتیاطی دیزلی که آلایندگی بالا و هزینه عملیاتی سنگینی دارند، کم میشود. این امر به نفع محیطزیست و سلامت عمومی است و به کاهش آلودگی هوای کلانشهرها کمک میکند. همچنین، تولید پراکنده خورشیدی میتواند در آینده به بخش ذخیرهسازی تقاضا (demand response) بدل شود؛ یعنی خانوارها در ساعات اوج شبکه طوری برنامهریزی کنند که مصرف خود را به زمانهایی منتقل کنند که تولید خانگی بالاست و برعکس در ساعات کمتولید، مصرف غیرضروری را کاهش دهند.
نکته مهم دیگر، قابلیت جابهجایی نیروگاههای پرتابل خورشیدی است. این سامانهها که شامل پنلها، اینورتر و باتریهای سبک مدرن هستند، امکان انتقال سریع به مناطق جنگزده یا آسیبدیده را دارند. ارتش، نیروی انتظامی، هلالاحمر و حتی گروههای امداد و نجات سازمانهای مردمنهاد میتوانند به سرعت این سامانههای سیار را نصب کنند و برق اضطراری را برای پایگاهها، بیمارستانهای صحرایی و مراکز انتظامی فراهم سازند. بدین ترتیب، در مواقع بحران، نیازی به حمل و سوخترسانی به ژنراتورهای دیزلی نیست و خطرات لجستیکی و آلودگی صوتی و محیطی ژنراتورها نیز مرتفع میشود.
با چنین چشماندازی، دولت باید ذیل رویکرد پدافند غیرعامل کشور، یک «برنامه ملی توسعه برق خورشیدی خانگی» را طراحی و اجرا کند. این برنامه میتواند اهداف بازپرداختی در تسهیلات با زمان میانمدت پنجساله و بلندمدت ۱۰ساله داشته باشد؛ بهطوریکه در پایان یک دوره دو ساله برای نصب قطعات صفحات خورشیدی، حداقل ۴۰ درصد خانوادههای شهری و ۵۰ درصد خانوادههای روستایی به سامانههای خورشیدی مجهز باشند و در پایان برنامه هفتم توسعه نیز سهم انرژی خورشیدی خانگی معادل ۳۰ درصد کل تولید برق کشور را پوشش دهد. این ارقام با توجه به روند فعلی تکنولوژی خورشیدی و برنامههای حمایتی دولت قابل تحقق است.
برای تأمین مالی این برنامه، علاوه بر منابع بودجهای، میتوان از ظرفیت بازار سرمایه استفاده کرد. انتشار اوراق سبز (green bonds) با ضمانت دولت و تخصیص منابع به پروژههای خورشیدی خانگی، جذابیت سرمایهگذاری بخش خصوصی را افزایش میدهد. بانکها و صندوقهای دارای وظایف توسعهای نیز میتوانند در زمینه گسترش ارائه تسهیلات برای تأمین مالی پروژههای برق خورشیدی خانگی اقدامات متناظری را انجام دهند. بدیهی است که تضمین بازپرداخت وامها از محل صرفهجویی در قبض برق یا فروش برق مازاد، ضمانت قابل قبولی برای سیستم بانکی است.
توسعه برق خورشیدی در کنار سایر منابع پراکنده مانند توربینهای بادی کوچک، میتواند شبکه ملی برق را به یک شبکه هوشمند تبدیل کند که در آن هر مصرفکننده، هم تولیدکننده نیز هست. این شبکه توزیعشده با امنیت بسیار بالاتر، تابآوری در برابر حملات فیزیکی و سایبری دارد و برای دشمن حذف یک نقطهضعف متمرکز را غیرممکن میکند. در شرایط جنگ با رژیم صهیونیستی یا هر تهدید خارجی دیگر، با اتکا بر این سبد تولید متنوع و پراکنده، کشور میتواند نه تنها امنیت انرژی خود را حفظ کند، بلکه از منافع اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی آن بهرهمند شود. گسترش تولید برق تجدیدپذیر در مقیاس خانگی و صنعتی، موجب کاهش فشار بر شبکه سراسری و افزایش تابآوری کشور در برابر تهدیدات سایبری و نظامی میشود. از سوی دیگر، فروش مازاد تولید برق به شبکه، میتواند منبع درآمدی پایدار برای خانوارها و واحدهای تولیدی باشد و به تأمین مستمر انرژی آنها در شرایط بحرانی نیز کمک کند.
صنعت در مدار خورشید
در همین زمینه، سیدجواد حسینیکیا، نایب رئیس اول کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با «جوان»، با اشاره به تهدیدات اخیر میگوید: زمانی که کشور مورد حمله قرار بگیرد، اگر زیرساختها متمرکز باشد، آسیبپذیری نیز بیشتر است. یک نیروگاه بزرگ وقتی هدف قرار بگیرد، کل منطقه خاموش میشود. اما اگر برق از چندین نقطه کوچک تأمین شود، نهتنها قدرت مانور دشمن کم میشود، بلکه امکان استمرار خدمات برای مردم بیشتر میشود. این دقیقاً نقطه تلاقی امنیت ملی با مدیریت هوشمند انرژی است.
وی ادامه میدهد: بهتر است توسعه انرژی تجدیدپذیر، بهجای آنکه صرفاً پروژهای حاکمیتی تلقی شود، به پروژهای مردمی و صنعتی تبدیل باشد. یعنی هر خانه، هر کارخانه، هر واحد صنعتی، خودش بخشی از برق مورد نیازش را از خورشید تأمین کند. این کار هم به شبکه کمک میکند، هم در زمان بحران استمرار خدمات را ممکن میسازد، و هم میتواند به منبع درآمدی پایدار برای مردم و واحدها تبدیل شود.
نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن در ادامه با اشاره به ظرفیت بالای صنایع کشور برای ورود به این مدل اظهار میکند: ما هزاران واحد صنعتی کوچک و بزرگ داریم که میتوانند در همین الگو وارد شوند. اگر بتوانیم به آنها کمک کنیم تا بخشی از مصرف خود را از طریق نیروگاههای خورشیدی کوچک تأمین کنند، تحول بزرگی رقم میخورد. هم سقف سولهها آماده نصب پنل است، هم در بسیاری از استانها آفتاب بهصورت دائمی داریم. ما در کشوری زندگی میکنیم که ظرفیت خورشیدی بسیار بالایی دارد. این مشارکت میتواند بهتدریج وابستگی صنایع به برق یارانهای دولتی را کم کند و از سوی دیگر، اگر مازاد تولید برق داشتند، وارد شبکه شود و سود اقتصادی هم برایشان داشته باشد.
او همچنین میافزاید: این مدل هم به کاهش فشار روی شبکه سراسری کمک میکند، هم موجب افزایش استقلال صنایع میشود. با توجه به قطعیهای مقطعی و فشارهایی که گاه به صنایع وارد میشود، تأمین بخشی از برق از محل انرژی خورشیدی میتواند پایداری تولید را افزایش دهد و هزینههای بلندمدت را کاهش دهد.
امنیت، عدالت و تابآوری با یک راهکار
در ادامه، حسینیکیا به همراستایی این سیاست با اهداف کلان کشور اشاره میکند: ما باید نگاهمان به انرژی را بازتعریف کنیم. در گذشته زیرساختسازی فقط در نیروگاههای بزرگ معنا داشت، اما امروز، با تکنولوژیهای موجود، میتوانیم کلید روشنایی را به دست خود مردم بدهیم. این یعنی هر خانه، هر کارخانه، یک پایگاه تولید انرژی و تابآوری میشود. دیگر نگران قطع برق یا خاموشیها نیستیم. این امنیت واقعی است.
او اضافه کرد: از نگاه عدالت اجتماعی هم، تولید برق خورشیدی خانگی، راهی برای توسعه برابر است. روستاهای مرکزی، شهرهای جنوبی و مناطق کمبرخوردار، بیشترین آفتاب را دارند. اگر به این خانوارها امکان نصب پنل داده شود، میتوانند نهتنها برق مصرفی خود را تأمین کنند، بلکه مازاد آن را بفروشند و درآمد داشته باشند. این یعنی عدالت واقعی، یعنی مردم بهاندازه بهرهشان از خورشید، منتفع شوند.
پدافند غیرعامل، از یک مفهوم نظامی تا یک راهبرد اقتصادی
در بخشی دیگر از گفتوگو، حسینیکیا توسعه برق خورشیدی را شکل جدیدی از دفاع ملی دانست و گفت: وقتی هر خانه خود یک نیروگاه کوچک باشد، دشمنی که میخواهد سیستم برق کشور را مختل کند، دیگر با چند هدف مشخص روبهرو نیست، با میلیونها نقطه پراکنده مواجه است که هرکدام مستقل از شبکه مرکزی برق تولید میکنند. این دقیقاً مصداق روشن پدافند غیرعامل است.
از تجربه جهان تا فرصت ایران
او در پایان به تجربه کشورهایی نظیر آلمان و ژاپن اشاره و تصریح میکند: تولید برق غیرمتمرکز در کشورهای پیشرفته، سالهاست که در اولویت قرار گرفته. آنها فهمیدهاند نباید همه تخممرغها را در یک سبد گذاشت. ما هم باید از این تجربه استفاده کنیم. انرژی خورشیدی در ایران یک فرصت راهبردی است که میتواند امنیت، تابآوری، عدالت و رونق اقتصادی را همزمان به همراه بیاورد.